tg-me.com/euroatlantic/4110
Last Update:
آیا آمریکا قادر است همزمان با چین، ایران و روسیه مقابله کند؟(بخش دوم و پایانی)
امروز شمارش معکوس برای آغاز درگیری در تنگه تایوان آغاز شده است. پکن از سفر پلوسی به تایوان به عنوان بهانه ای برای توجیه مانورهای نظامی تهاجمی اش بهره برداری می کند. طبیعتا پکن ترجیح می دهد بدون توسل به قدرت سخت و نظامی گری، اهدافش در تنگه تایوان را محقق کرده و زمینه را برای خروج ایالات متحده از غرب اقیانوس آرام هموار کند.با این همه این احتمال بالا است که آشفتگی های پوتین در میدان نبرد اوکراین،«شی» را در استفاده از روز برای نیل به اهدافش محتاط تر کرده باشد.
با این حال، چین بعد از سه دهه تلاش جهت تقویت ساختار نظامی اش، برای تسلیم کردن تایوان در موقعیت بهتری قرار دارد. از همین رو این احتمال بالا است که «شی» ناچار شود برای رسیدن به اهدافش به زور متوسل گردد بالاخص زمانی که احتمال تسلیم مسالمت آمیز تایپه در برابر چین نئوتوتالیتر هر سال کاهش پیدا می کند. این رخداد همزمانی دارد با هدف واشنگتن مبنی برپایان دادن به تسلط پکن بر منطقه شرق آسیا. بی دلیل نیست که جیک سالیوان اخیرا گفته که ایالات متحده در رقابت با پکن در دهه ای سرنوشت ساز قرار دارد.
امروز در واشنگتن در باب خطر تجاوز نظامی چین به تایوان بحث ها اوج گرفته است. با این همه نگران ترین ناظران نیز وقوع جنگ در آینده نزدیک را بعید می دانند. اما عزم چین برای برهم زدن موازنه قدرت در اسیای شرقی و عزم رقبا برای حراست از ساختار حاکم به تنش ها دامن خواهد زد. در چنین چارچوبی می توان گفت که جنگ میان ایالات متحده و رقبایش در هیچکدام از سکانس ها، اعم از میدان نبرد اوکراین یا تنگه تایوان، اجتناب ناپذیر نیست. در تمامی این سناریوها یک گزینه احتمالی وجود دارد.سیستم های منطقه ای سالم، زیربنای سیستم های جهانی سالم هستند.
هنگامی که چندین منطقه به طور همزمان درگیر تنش می شوند، پتانسیل برای بر هم خوردن نظم جهانی افزایش می یابد. اروپا و آسیای شرقی در مجموع هسته استراتژیک این تاتر بزرگ تر- اوراسیا- را تشکیل می دهند که نقطه کانونی سیاست جهانی در دوران مدرن بوده است. رویزیونیست ها نیز با ایجاد آشوب در مناطق خود، چندین ستون نظام حاکم را به یکباره به لرزه در آوردند. آنها صرفا به دنبال تحقق برنامه های خود هستند و در این میان فرصت هایی را برای بهره برداری دیگران از فرصت ها ایجاد خواهند کرد.
تنش های شدید چین و روسیه، واشنگتن را وادار می کند تا با رقیب دیگر محتاطانه برخورد کند. بی دلیل نیست که امروز بایدن برای تحریک«شی» از رویکرد محتاطانه ای پیروی می کند چرا که درگیر آتش تنش در اوکراین است.پوتین هم به نوبه خود قماری که با آمریکا کرد را باخت. او امیدوار بود که تمرکز آمریکا بر فعل و انفعال های پکن موجب شود تا واشنکتن در ارتباط با نبرد در اوکراین واکنشی ضعیف نشان دهد.
مطمئنا رقبای آمریکا دوستانی دوگانه هستند.«شی» پوتین را از باتلاق اوکراین نجات نداده، از همین رو ناظران می گویند اگر چین و روسیه می توانستند آمریکا را از اوراسیا بیرون برانند، پتانسیل رویارویی با یکدیگر را داشتند. ممکن است آمریکایی ها روابط چین و روسیه را در قالب اتحاد تبیین نکنند، اما این مقوله بیش از همه به این دلیل است که ضمانت های دفاع متقابل صریح که مشخصه ائتلاف های آمریکا از زمان جنگ جهانی دوم بوده است، وجود ندارد. با این حال این روابط دارای بسیاری از ویژگی های یک اتحاد و تعریف یک پیمان عدم تجاوز ضمنی است که به واسطه اش به پکن و مسکو این فرصت داده می شود تا به جای نگرانی در باب فعل و انفعال های یکدیگر، بر کنش های آمریکایی متمرکر شوند.
دلیل اصلی که به واسطه اش می توان گفت که خطر جنگ در هر دو سوی اوراسیا در حال افزایش است این است که دو دشمن بزرگ آمریکا امروز پشت به پشت هم رویاروی ایالات متحده قرار گرفته اند.دولت ایالات متحده غالبا برای مدیریت بیش از یک بحران در زمان تلاش می کند. علاوه بر این، این بازیگر در حال حاضر توانایی کم تری برای مقابله با چالش های نظامی متعدد نسبت به هر زمان دیگر بعد از جنگ سرد را دارد.طبیعتا پتانسیل های نظامی آمریکا نشان دهنده درک دیرهنگام این واقعیت است که جنگ بزرگ با رقیب قدرتمند-بالاخص چین- بیشترین مالیات را بر ارتش ایالات متحده تحمیل خواهد کرد. با این همه این بدین معنا است که پنتاگون برای رویارویی با خشونت های متوالی فاقد امکانات لازم است.
برمبنای استراتژی های تعریف شده در کتب آموزشی، کشوری با تعهدات بیشتر از ظرفیت، باید تعهدات اولی را کاهش داده یا دومی را افزایش دهد.
ادامه⬇️
BY 🇪🇺 EuroAtlantic |یوروآتلانتیک 🇺🇸
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283
Share with your friend now:
tg-me.com/euroatlantic/4110